فهرست مطالب

فصلنامه ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی
سال دوم شماره 3 (تابستان 1395)

  • تاریخ انتشار: 1385/06/25
  • تعداد عناوین: 6
|
  • محمدرضا بساق زاده* صفحات 1-20
    گفتار «پراکندگی در مقوله قید»، پس از مقدمه ای کوتاه، در سه مبحث به ترتیب زیر تهیه و تنظیم شده است:مبحث اول: تعریف های مختلف قید از دیدگاه دستورنویسان کهن و نو و ارزیابی نقاط قوت و ضعف هر یک.
    مبحث دوم: اختلاف دیدگاه کارشناسان فن دستور زبان درباره قید، که تنه اصلی مقاله را دربرمی گیرد. در این بخش، اختلاف دیدگاه صاحب نظران زبان پیرامون مفاهیم قیدی طبق شواهد و قراین کافی، به طور جامع و دقیق بحث و بررسی شده است.
    مبحث سوم: بخش شاخص هاست و آن معرفی پیشگامان قید از حیث دستور تاریخی، معیار، ساختاری، علمی، گشتاری و سایر موارد است که شناخت نظریه این عزیزان خالی از لطف نیست.
    مقاله با یک نتیجه گیری کلی از مباحث یادشده به پایان می رسد.
    کلیدواژگان: پراکندگی، قید، دستور زبان کهن و نو، نقاط قوت و ضعف
  • محمدعلی خالدیان صفحات 21-39
    اهل سلوک و رهروان وادی حقیقت، رسیدن به قله رشد و شکوفایی معرفت را «کمال» می نامند. البته مفهوم کمال به تناسب ادراک و استعداد مستعدان و طالبان، متفاوت و به اصطلاح اهل فلسفه، مفهوم ذات مراتب تشکیک است، اما برای رسیدن به نور معرفت و حصول کمال، که نتیجه تهذیب اخلاق و تصفیه باطن و گسیختگی از عالم ظاهر و پیروی از پیران راستین است، باید موانعی که به عنوان پرده شهود و سد تکمیل نفس و یا حجاب حق است، از میان برداشت. از این موانع با عنوان ورطه های هولناک هوا و هوس و عقبات سلوک نام برده اند که پیمودن سنگلاخ سلوک را بر سالک سخت می گرداند و تا سالک آن موانع را نشناسد و از خود سلب نکند، نمی تواند به مقام معرفت برسد، زیرا جز از راه توسل به پیران راستین و ریاضت و مبارزه با هوای نفس، رسیدن به حقیقت که کمال است امکان ندارد و تنها سلوک است که آفتاب معرفت و کمال را در جهان جان طالع می دارد و جان در بند آدمی را بر پهناور گستره جهان محیط می سازد و این مقیم تیره تن و محدوده جسم را به بال آزادگی بر بام جهان بینی نامحدود می نشاند.
    موانعی که مانع انجذاب سالک حقیقتند، دو دسته اند: برخی از آنها جنبه معرفتی و روانی دارد که موانع معرفتی اند مانند حسد و بخل و غفلت و غم و غصه و کفر و شرک و یاس و دنیادوستی؛ و گروه دیگر جنبه عملی و در میدان عمل نمایش عملی دارند مانند تکبر و غیبت و انجام کارهای منافی عفت و نفاق و توسل به سبب و ندیدن مسبب و غیره، که سد معبر سالک و خار راه اویند، و مولوی در مثنوی این موانع را شناسایی کرده و در تقریر مطالب و مطاوی بحث های عرفانی و پرش و پردازش معانی بلند سلوک، به آنها پرداخته و این مقاله نیز مواردی از آن موانع را بررسی کرده است.
    کلیدواژگان: سلوک، کمال، معرفت، ریاضت، خودشناسی
  • امیدوار مالملی صفحات 40-74
    ولدنامه اثری است در قالب مثنوی که در بحر خفیف سروده شده است. این کتاب در تفسیر دقایق و معانی عرفانی و اخلاقی و شرح اخبار و احادیث و تفسیر آیات قرآن همراه با ذکر امثال و بینات، حکم و کنایات، نوادر لغات و ترکیبات و اعلام احوال مولانا جلال الدین، برهان الدین محقق، شمس تبریزی، صلاح الدین زرکوب و دیگران است که تصویری درست از زندگی جسمانی و روحانی مولانا و حالات و مقامات مریدان و مصاحبان او را منعکس می کند.
    این اثر حدود ده هزار بیت است که در سال 690 هجری به وسیله سلطان ولد، فرزند ارشد مولوی، سروده شده است.
    با عنایت به ابعاد گوناگون مثنوی معنوی، درمی یابیم شاید «سلطان ولد» اولین شاعر صوفی باشد که بعد از مولانا توانست در شعر تعلیمی صوفیانه، روش وی را سرمشق خود قرار دهد.
    بنابراین حل بسیاری از مشکلات مثنوی ولدنامه به دلالت و هدایت مثنوی مولوی وابسته است و فهم اسرار کلمات و عبارات پسر جز به وسیله اطلاعات راه گشای پدر، میسر نیست، به طوری که سایه پدر را بر تمامی آثار او می توان احساس کرد.
    سلطان ولد در احیای طریقت مولانا اهتمام خاص داشت و در طی حیات خویش نیز کوشید تا در کار تالیف و تصنیف آثارش شیوه کار پدر را تقلید نماید.
    این مقاله کوشیده است برخی از این تاثیرپذیری ها و جلوه های مشترک را معرفی کند.
    کلیدواژگان: سلطان ولد، مولوی، ولدنامه، مثنوی
  • سهیلا موسوی سیرجانی صفحات 75-93
    فقر وغنا در ادبیات ایران و به خصوص در آثار عرفانی، سابقه ای کهن و جایگاهی والا دارد. «فقر» در لغت به معنای درویشی و نداری و «غنا»، نقطه مقابل آن و به معنی توانگری، بی نیازی و دولتمندی است.
    از دیدگاه هجویری و خواجه عبدالله انصاری، غنا در معنی توانگری و دولتمندی حقیقی، خاص حق است و غنای خاص خلق، غنای دل، در معنای توانگری قلب است. توانگری قلب مقامی است که بنده در آن، خود را از همه جهان و جهانیان بی نیاز می داند و چون حق را یافته، التفاتی به ماسوی الله نمی کند.
    از سوی دیگر، فقر نیز در معنای درویشی، همانا نیازمندی به خدای تعالی است. درویش در این نیازمندی به هیچ سببی از اسباب دنیایی تعلق خاطر ندارد. وی با رسیدن به مرتبه حقیقت فقر یعنی از دنیا برهنه گردیدن و به فنا فی الله رسیدن، به توانگری راستین یعنی ایمن بودن به خدای تعالی می رسد.
    در این مقاله با استناد به سخنان بزرگان طریقت، غنای دل، یافت ولی نعمت و نفی نعمت، و فقر، نفی اسباب و اثبات مسبب قادر متعال است. بنابراین این مقاله با تفسیر و توضیح فقر و غنا و مراتب آن، کوششی است برای اثبات آنکه این دو واژه مرادف یکدیگر و گویای دو مقام و درجه در عرفان با یک معنا و مفهوم مشترک از دیدگاه عرفانی است.
    کلیدواژگان: فقر، غنا، فقر اضطراری، فقر اختیاری، فقر تحقیق
  • محمدرضا نجاریان صفحات 95-115
    در این گفتار ضمن بیان انواع مجاز، تعریفی جامع و مانع از مجاز عقلی ارائه و به علت نامگذاری، قرینه و علاقه های آن، اشاره شده است. سپس به جایگاه مجاز عقلی در علوم مختلفی چون معانی، بیان، کلام، زبان شناسی، تفسیر، فلسفه و نیز اینکه منظور از عقل، کدام عقل است، پرداخته و در این میان نظرات بزرگانی چون سکاکی، خطیب قزوینی، جرجانی، زمخشری، فخررازی، دکتر بدوی طبانه، دکتر شفیعی و دکتر کزازی مطرح شده است. در ادامه مباحثی از جمله نسبت در مجاز عقلی، اقسام این مجاز و نشانه برونی و درونی آن تبیین و در پایان نیز به بیان ایراد به تعریف سکاکی اشاره و سپس اعتراضات تفتازانی در رد مذهب سکاکی تحلیل شده است.
    برای تبیین بیشتر مجاز عقلی، شواهدی از قرآن و نهج البلاغه و متون فارسی و عربی، گفتار ما را مزین کرده است.
    کلیدواژگان: اسناد مجازی، مجاز لغوی، علاقه، مسندالیه، مسند
  • رقیه نیساری تبریزی صفحات 116-137
    در عمق افکار و عقاید مولوی و گفته های او در مثنوی، نوعی ارادت و محبت به امیرمومنان علی(ع) و خاندان پیغمبر اکرم(ص) وجود دارد. آراستن سخن به گوهرهای گنجینه کلام مولا و نقل و اخذ تعداد قابل ملاحظه ای از اقوال آن امام، صرفا برای استناد و استشهاد و یا به قصد نشان دادن علم و فضل نیست، بلکه این همه تعظیم و تمجید، در قالب حکایات و ذکر اقوال، بیانگر تولی و محبت بسیار این شاعر به مولا و حاکی از افق گسترده اندیشه تابناک و عمق و گستره نظر و وسعت دید و رشد و کمال روحی مولاناست.
    این نوشته تبیین دیدگاه مولانا در مورد امیر مومنان و بازنمایی جلوه هایی از کلام آن امام است که آشکارا و یا به تلمیح و اشاره در مثنوی آمده و سبب جاودانگی اندیشه های بلند این شاعر گردیده است.
    کلیدواژگان: امیر مومنان علی(ع)، نهج البلاغه، مثنوی معنوی، تعظیم و تمجید، تولی